ثبت نام دکتر شیرعلی خرامین بعنوان کاندیدای  انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه یاسوج ،دنا و مارگون آزمونی برای نخبگان استان است . بدون شک توسعه مرکز استان در همه ابعاد منجر به توسعه تمام نقاط استان  چهارفصل کهگیلویه وبویراحمد از گرمسیر تا سردسیر خواهد شد . تعادل ،تعامل و واگذاری مسئولیت به جوانان علمی،متدین و بابصیرت در گرو تلاش مضاعف وکلای ملت درمجلس شورای اسلامی است .

 

به گزارش ساورزنیوز به نقل از وب سایت فصلی نو- در روزی از ماه های میانی سال ۱۳۴۴ در سیاه چادری متعلق به یک خانواده عشایری حد فاصل کوه های سربه فلک کشیده دنا و کوه های استوار خاییز نوزادی چشم به جهان می گشاید نامش را شیرعلی گذاشتند؛ اما کمتر کسی آینده ای که امروزه برای وی پیش آمده است را تصور می کرد.

تحصیلات دوران ابتدایی را در کپر و چادر سپری می کند و علی رغم تمامی سختی های که پیش رو دارد، وارد دوران راهنمایی و دبیرستان می شود و در میان برترین ها با کسب رتبه برتر موفق به اخذ مدرک دیپلم اقتصاد می شود.

سال ۱۳۶۲ رشته رواشناسی بالینی را اولین بار برای ورود به دانشگاه انتخاب می کند که با رتبه سوم فارغ التحصیل می شود و برای رسیدن به مدارج بالاتر تلاش می کند، تلاش هایی که نتیجه می دهد و ثمره آن دو فوق لیسانس از دانشگاه های انیستیتوی روانپزشکی تهران و دانشگاه ناتیگهام انگلیس بوده است؛ اما انگار تشنه موفقیت است، دکترا و فوق دکترا را در همان انگلیس با دریافت رتبه برتر دریافت می کند.

خرامین که در سال ۱۳۸۲ عضویت در هیات علمی یکی از معتبرترین دانشگاههای انگلستان را در کارنامه داشت علیرغم دریافت پیشنهادهای پرطمطراق (highfalutin) در این کشور اروپایی عطای زندگی تجملاتی ، تشریفاتی و لاکچری را به عطایش می بخشد و راهی ایران و استان کهگیلویه و بویراحمد می شود و خود را برای خدمت به هم استانی ها آماده می کند .

 

شیرعلی خرامین عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، عمده فعالیت خود را طبابت، تدریس، تحقیق و امورات اجتماعی بیان می کند و می گوید دیگر چپ و راست و مرام سیاسی برای مردم مهم نیست، درد این مردم فقر و بیکاری است و در ادامه به بیانات مقام معظم رهبری تکیه می کند که چپ و راست جواب این مردم را نمی دهد.

 

او می گوید ۴۰ سال در این مملکت چپ و راست به جان هم افتاده اند چه نتیجه ای حاصل شد همین چپ و راست کردن ها باعث شد که اکنون انتخابات به سمت طایفه ای سوق داده شود. به نظر این فعال سیاسی بدعمل کردن های مردم در تفکرات مختلف سیاسی باعث تغییر مسیر انتخابات شده است.

از روانشناس شهره استان که برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه بویراحمد دنا و مارگون نام نویسی کرده است تقاضایی برای انجام مصاحبه دادم که با روی باز پذیرفت و این گونه به سوالات خبرنگار فصل جنوب  پاسخ داد.

فکر می کنید مشکلات مردم استان و شهرستان از کجا نشات می گیرد؟ آیا تفکرات سیاسی نقشی در این بحران دارد؟

شیرعلی خرامین– امروز من خودم را یک آدمی می بینم که وابسته به این مملکت هستم، فرزند ایران هستم، از دید من هر کسی مملکتش را دوست داشته باشد دلسوز مردم باشد، باید به او اعتماد کرد؛ امروز باید فراتر از دیدگاه‌های سیاسی به مردم اعتماد کنیم، باید تفکر بالاتر و وسیع‌تری داشته باشیم، اعتقاد دارم این تفکرات دردی برای مردم دوا نمی‌کند؛ بلکه باید به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم دردها و مشکلات مردم را کاهش دهیم، ۴۰ سال کارهای مختلف تحقیقاتی انجام دادم، پژوهش کردم، با گروه‌های مختلف و جماعت مختلف بودم، ببینید دردهای مردم به مطب پزشکان می‌آید هر وقت شما خواستید درد مردم را متوجه شوید سراغ مطب‌های پزشکان بروید که آنجا بدبختی‌ها و دردهای مردم معلوم می‌شود، من درد این مردم را در معیشت و بیکاری می‌دانم.

امروز مردم از نظر اقتصادی فشار وحشتناکی را متحمل می‌شوند و در مقابل خیل عظیمی از جوانان ما بیکار می‌گردند؛ اما در کنار همه این امکانات که من دیگر خسته شدم آنها را نام ببرم و بگویم که چه داریم، هرچند مردم همه می‌دانند که چه داریم از هرچه که شما بخواهید جیب ما پر است؛ اما به دلیل بی‌برنامگی و این که نتوانستیم خوب برنامه‌ریزی کنیم و از امکانات بهره کافی را ببریم به این روز افتاده‌ایم، امروز درد این جامعه فقر و بیکاری است که در کنار آن آسیب‌های اجتماعی فاجعه بار است، ما در خودکشی حرف اول را در آسیا می‌زنیم، طلاق در استان ما وارد بحران شده است و یا از بحران گذشته است، در اعتیاد بحران داریم، هویت بچه‌های ما زیر سوال می‌رود، ما بحران هویت داریم.

سال ۱۳۷۲ در شهر یاسوج من رئیس شبکه بهداشت و درمان بودم، تابلویی در ورودی شهر تحت عنوان به شهر ۱۸ هزار نفری یاسوج خوش آمدید نصب کردیم، ۳۰ سال پیش ۱۸ هزار نفر بودیم؛ اما الان بالای ۱۸۰ تا ۱۹۰ هزار در یاسوج، حاشیه و روستاهای اطراف متراکم شده اند، بیش از ۱۰ برابر جمعیت ۳۰ سال پیش، این یعنی انفجار، یعنی فاجعه،
این جمعیت شغل می‌خواهد، اسکان می‌خواهد، امکانات و رفاه می‌خواهد، شما یک میدان چمن مصنوعی در این شهر پیدا نمی‌کنید.
تضادهای قومی، فرهنگی و جغرافیایی یاسوج یک جمعیت فراگیر و بین الاقوام است از هر جا که شما حساب کنید از خوزستان، کهگیلویه، بهمئی، لنده ، شیراز، سپیدان، یزد، شهرکرد، تهران و… این‌ها یک انفجار هویتی ایجاد کردند، ما در ترافیک مشکل داریم، در خیلی از مسائل مشکل داریم، خلاصه کنم بزرگترین مشکلات استان ما در بیکاری و آسیب‌های اجتماعی و بحران هویت مردم است که اگر دیر بجنبیم نتیجه ای نامطلوب خواهیم دید فراتر از آن چیزی که الان در خودکشی، طلاق، اعتیاد و دیگر آسیب‌های اجتماعی می‌بینیم، ما نتوانستیم خوب برنامه‌ریزی کنیم، شما به همین جوانانی که در سطح شهر می‌چرخند بپرسید که چرا به سمت آسیب‌های اجتماعی می‌روند؟

واقعا چرا می روند؟

شیرعلی خرامین– وقتی مردم سرگرمی رفاه و تفریح نداشته باشند مجبور هستند در خیابان پرسه بزنند و یا در کنار دوستان خود زمینه را برای ورود به آسیب‌های اجتماعی فراهم کنند
ما برای بچه‌های مادران بلهزار مهریان خلف آباد چند تا میدان فوتبال راه اندازی کردیم یک پارک استاندارد در شهر یاسوج داریم تمام این ۱۸۰ هزار نفر تنها پناهگاهی است که باید یکدیگر را در آنجا ببینند این یعنی بحران یعنی ویرانه که این‌ها یک دلیل دارد بی‌برنامگی
از شهر عبور می‌کنیم برای روستاها چه کرده‌ایم من برای همه این ها با توجه به تجربه ام برنامه دارم .چند کارخانه فعال در این شهر شهرستان‌ها داریم نمایندگان مجلس و مدیران استانی چند بار از کارخانه سینره بازدید کردند درد این مردم کجا درمان می‌شود.

اما خیلی از مردم این مشکلات را از مافیای قدرت می‌دانند

شیرعلی خرامین- ما نمی‌توانیم سراغ اصلاحاتی برویم که مردم متوجه نشوند من همه این مشکلات را در ناتوانی دوستان می‌بینم از ناتوانی برخی از مدیران می‌بینم بد مدیریت کردند مردم باید متوجه شوند که مشکل از کجاست تنها دلیلی که ورود کردم هم همین است و درد این مملکت را در مجلس میدانم مافیا آسیب‌های اجتماعی دردها همه این‌ها از مجلس است اگر کاری نشد دو دلیل دارد یا برنامه نیست یا اجرا نیست.

کار مجلس چیست

شیرعلی خرامین- مجلس دو وظیفله برعهده دارد تصویب قوانین و نظارت بر اجرای قوانین یعنی اگر جایی کاری نشده است این دو دلیل را در پی دارد کی باید پاسخگو باشد مجلس، می دانید ،چرا مجلس پاسخگو نیست چون جای مجلس و دولت جابجا شده است و عملا در استان ما و کشور ما نماینده های مجلس بجای دولت تصمیم گیری می کنند .

من مافیا را در درون مجلس می دانم علتی که ورود کردم همین است من درد این مملکت را در مجلس می دانم اصلا مافیا ،آسیب و هر بدبختی که مملکت را به این روز در آورده از درون مجلس بوده است یا کاری نشده است و یا برنامه و اجرا نیست یا ما برنامه نداشتیم و یا نتوانستیم اجرایی کار کنیم.

معاون وزیر کشور مگر چه گفته بود ۴ بند پیشنهاد داده بود اول نماینده بدون هماهگی با استاندار کسی را از تهران دعوت نکند این با کدام قانون ناسازگار است، دوم مسئولین با نماینده ها در این ۶ ماه بیرون نروند که شائبه حمایت نباشد کجای این خلاف عرف و شرع است ، سوم ، مسئولین برای نماینده ها نیرو جابجا نکنند ،چهارم مسئولین برای نماینده استخدام نکنند کجای این بد است این ۴ بند جز اینکه اعتماد مردم به نظام را بالا می برد چه مشکلی می تواند داشته باشد و به نظر من بهترین آیین نامه و دستورالعملی که باعث می شد اعتماد مردم به نظام بیشتر شود همین ها بودند که مجلس را آشفته کرد و ۲۰۰ نماینده را عصبانی می کند کار جابجا شده است عملا مجلس با دولت قاطی شده است و نمی توانند قانون تصویب کنند چون قانونی را باید تصویب کنند که به مذاق دولت خوش بیاید و ببینند به ریش خود و دولت می خورد یا نه

اصلا نظارتی وجود ندارد مجلس و وزرا یکی شده اند و نمی تواند نظارتی انجام دهد اینجا می گوید اگر گفتی بالای چشمت ابروست من استاندار و مدیر را عوض می کنم و نماینده مجبور است بگوید چشم هر چی تو گفتی فقط کاری به مدیر من نداشته باش این ها همه معامله هستند و به همین خاطر معتقد هستم مافیا درون مجلس است درد مردم درون همه این ها است اینکه من تحصیلکرده دانشگاهی دانشگاه را ول می کنم تحقیق و طبابت را بی خیال می شوم کت را درمبارم و می گویم مردم من می خواهیم به شما کمک کنم برای آن چیزی که اسم جبهه مردمی خود را نجات گذاشتم چون می فهمم درد مردم چیست و مشکل کجاست ؟

من ۴۰- سال در این استان تحقیق کردم رنج و بدبختی کشیدم از دل زیلایی و روستاههای دور کار کردم یقین دارم که درد مجلس از درون معاملاتی است که در دل دولت و مجلس وجود دارد من می کویم مردم من میخاهم نماینده ای باشم که هم در تصویب قانون کمک کند و هم نظارت گر خوبی باشد من نمی خواهم مثل بقیه معامله گر خوبی باشم من اصلا دنبال معامله نیستم .

در رابطه با قوانین مجلس پیرامون فیلترینگ فضای مجازی چه نظری دارید؟

شیرعلی خرامین- بین حفاظت از فضای مجازی و دخالت در آن تفاوت وجود دارد، در تمام دنیا فضای مجازی قانون دارد، حفاظت دارد، دولت ها وظیفه دارند از جمعیت خود در قبال آسیب های مجازی حفاظت کنند، در کشورهای اروپایی بچه در سن خاصی حق استفاده از فضای مجازی را ندارد، در آنجا برای موبایل ها قفل کودک گذاشته اند؛ اما اینکه چگونه باشد نکته خیلی مهم است، اینکه ما بیایم قوانین عجیب تصویب کنیم در شان مردم ما نیست. یقینا من با بستن مخالف هستم، چون نتیجه عکس و منفی می دهد، اینها راهی پیدا می کنند و برای فروشندگان وی پی ان ها و فیلتر شکن ها درامد ایجاد می شود.

اگر مردم به ما اعتماد داشته باشند، یقینا ما می توانیم از آسیب ها حفاظت کنیم، درد مردم این است که مردم دنبال حفاظت هستند، می ترسند و دولت باید راهی را که می شود به خوبی کنترل و نظارت کرد انتخاب کند، مجلس باید نظارت کند،کمیسیون اجتماعی مجلس می تواند راهکار ارائه دهد؛ ولی وقتی مردم می بینندصیانت از فضای مجازی از دل فلان کمیسیون بیرون می آید شک می کنند، این بی تدبیری مجلس است و گرنه مردم دوست دارند از آسیب ها صیانت شود، کدام پدر و مادر است که به دولت اجازه ندهد از فرزندش در مقابل آسیب های فضای مجازی نگهداری کند؛ اما اینکه آیا این دولت قصد حفاظت دارد و یا امنیت، نکته خیلی مهمی است؛ یعنی باید اول ایجاد اعتماد کنیم که ای مردم ما می خواهیم برای شما حفاظت ایجاد کنیم و بنابراین به قید مقررات حفاظت کنند که برای مردم هستند و احساس می کنم خود مردم این را دوست دارند که از آسیب ها محافظت شود؛ا ما اعتماد و امنیت مردم نکته اساسی است.

تا پایان انتخابات خواهید ماند؟

شیرعلی خرامین- چرا نمانم؟ چرا نباشم؟ نمی دانم چرا نباشم. میدانید این شایعات کار چه کسانی است؟ کار آنهایی است که ترسیده اند؛ اول گفتند نمی آید، آمدم و ثبت نام کردم. ببینید دکتر خرامین یک آبرو و حیثیتی دارد، یک سال و نیم من دارم کار می کنم، در میان مردم و با مردم هستم، در بطن جامعه هستم، سخنرانی می کنم، وعده هایی که قابلیت اجرا دارند و شدنی هستند و برنامه ارائه می دهم، مگر نه اینکه اکنون چندین رسانه و خبرنگار مثل شما وقت تان را گرفتم، چرا و به چه دلیل نباید بیایم؟ من هر چه فکر می کنم، دلیل نیامدنم را نمیدانم، فکر نکنم علتی ببینم که حتی به آن فکر کنم؛ بنده به مردم یقین دارم و مردم اعتماد دارند من مردم بویراحمد دنا و مارگون را فهیم می دانم، تاریخ را بررسی کنید نشان دادند در انتخابات حضور فعال و پر رنگ دارند، آنهابدون شک فهیمانه انتخاب می کنند، من اعتقادم اینهاست، هر چند نتایج قبلی و برخی از خروجی ها ایراداتی داشت بنده به این مردم اعتماد دارم و اگر بفهمند کسی آمده که دردشان را می فهمد و برای دردشان راهکار دارد و می تواند کمک کند، یقینا مردم هم کمک خواهند کرد.

بنده از نزدیک مشکلات و درد مردم را می شناسم و خوب هم می شناسم، روستا به روستا و خانه به خانه مردم را می شناسم، استعدا ها را می دانم، برنامه را میدانم و چون یقین دارم می توانم در انتخابات تاثیرگذاری خوبی داشته باشم هستم و خواهم بود؛ اما متاسفانه برخی از دوستان همین که متوجه خواسته مردم و استقبال آنها می شوند سعی در سنگ اندازی دارند؛ مثل بازی فوتبال که وقتی یک تیمی حمله می کند تیم مقابل با تاکتیک تاخیر زمان و اتلاف وقت سعی در عدم موفقیت تیم حریف می کند و حالا برخی دوستان هم با تخریب و بدخلاقی سعی در چوب لای چرخ انداختن دارند، من هستم تا آخر و خوب هم می دانم برا ی چه آمده ام، این ها اگر می دانستند که بنده تا آخر نخواهم بود چرا درها را روی من بستند؟ چرا در مدارس و مساجد راه من را بستند، در صدا و سیما راه را بر من بستند؟ خودشان روزانه در صدا و سیما هستند؛ اما من حق ندارم حضور داشته باشم. حتی فضای مجازی من را بستند، اگر می دانند بنده ادامه نمی دهم چه کار دارند؟ هر مقاله ای می نویسند به اولین و آخرین کسی که حمله می کنند شیرعلی خرامین هست؛ اما با لطف خدا و اعتماد به اقشار مختلف مردمی که می دانم خیلی فهیم هستند، آنها به مقصود خود که تخریب هست نخواهند رسید، در دانشگاه هامختاف از جمله دانشگاه آزاد، ۴ هزار دانشجوی فوق لیسانس و دکترا تحصیل می کنند، این ها را نمی شود با شایعات گول زد و فریب داد، این مردم دیگر مثل قدیم نیستند که سواد کافی و اطلاعات نداشته باشند، اکنون عصر انفجار اطلاعات است و من دلیلی نمی بینم، حتی فکر کنم که ادامه ندهم، خودم را خادم و نوکر مردم می دانم احساس میکنم می توانم خدمتگزار آنها باشم، الان هم آمده ام بگویم می خواهم خدمت کنم می خواهید یا نه.

برنامه های شما برای برون رفت از وضعیت موجود چیست؟

شیرعلی خرامین- همانطور که گفتم درد مردم را می دانم، کسی می تواند برنامه دهد که درد مردم را بلد باشد، یک طبیب اولین مورد برای طبابت را تشخیص درد می داند، اگر توانستیم درد مردم را تشخیص دهیم می توانیم برای درمان آن هم برنامه داشته باشیم، من برای بیکاری برنامه دارم، راهکارها و درمان را در ایام قانونی تبلیغات انتخابات ارائه خواهم داد، در زمینه بیکاری اعتقاد دارم تنها راه نجات استان کارخانه جات تولیدی است، هیچ راهی دیگر نداریم، اگر بخواهیم استان را نجات دهیم اولویت باید کارخانه و صنعت باشد، و اعتقاد دارم تنها کشاورزی راه نجات مردم نیست هر چند کشاورزی را باید رونق داد. اقتصاددانان یک شعار دارند و می گویند با یک هکتار زمین یک خانواده امرار معاش می کنند؛ اما با یک هکتار صنعت یک شهر ارتزاق می کند.

حتما در جریان هستید رشد بیکاری یزد منفی است؛ چون صنعت و کارخانه دارد شما چندتا کارخانه فعال در استان می بینید من برای همین کارخانه ها برنامه دارم،کسی که می خواهد نماینده مردم باشد باید بداند چگونه مردم را نجات دهد نجات این شهرستان از دل کارخانه است، شعار من این است هر خانه یک کارخانه، باید کارخانه و تولید را به خانه ها برد.

ما چه استفاده ای از نفت شبلیز که ۷۰ سال است مطالعه شده است بردیم، بزرگترین نعمت نفت را خدا به ما داده است، چرا ما نباید پالایشگاه داشته باشیم؟ چرا نباید پتروشیمی داشته باشیم؟ از گاز مختار که به هر نحوی کلنگ زنی کردند چه برنامه هایی داریم؟ چقدر از دل همین میدان مختار پتروشیمی میتواند بیرون بیاید؟ ده پتروشیمی این استان را از بیکاری نجات می دهد.

تمام کارخانه های ما به دلیل بی تدبیری مسئولین در حال تعطیلی هستند ما می تونستیم قطب صنعت باشیم، همانطور که در گردشگری هم می توانستیم قطب مهم کشور و منطقه باشیم، دنا با آن عظمت یک تله کابین ندارد، یک تله کابین چه تحولی در دنا ایجاد می کرد، برای دنا چه کار کرده ایم؟ تله کابین ندارد. وزیر را برای چه دعوت کردیم؟ چه خواسته ای داشته ایم؟ آیا این خواسته، درد مردم است؟