شهید گمنام آمد، حال دلمان را خوب کرد و پیامش حضور بود. حضوری که معنویت منبعث از استشمام رایحه ی معطر پیکر یک جوانمرد، توان جمعی مومنان و دغدغه مندان را برای بازسازی هویت پرشکوه، و ساختن عالمانه ومهم تر از همه، بازیابی انسانِ دهدشتی که پوینده و پرسشگر و سازنده است را مضاعف کند.
برای حضور در مراسم تشییع شهید گمنام وارد دهدشت شدم
در وسط مراسم و در میانه ی راه فرمانداری تا سپاه شهرستان،به یکی از همشهری ها گفتم بنظرت امروز دهدشت چه حالی دارد؟ اساساً شهر زبان دارد و حال، ظاهری داردو باطنی، جسمی دارد و روحی.
ورودی های شهر، میدان مرکزی، بلوارهای اصلی، تابلوهای مغازه هاوبانک ها و ادارات، رنگ بندی آن ها و میزان پیشروی و ارتفاع نصبشان، بشدت بی قاعده و فاقد نظم و یکنواختی و زشت و کریه بشکلی بود که نه تنها حال مردمان رنج دیده شهر را خوب نمی کند، بلکه روحشان را آزرده و تاسفشان را افزون می کند.
همشهری اما، صحبت های من را بی ارتباط با درک فضای معنوی شهر با حضور شهید گمنام می دانست، و من اصرار بر اینکه شهید اگر حاضر است و پیام دارد که دارد، آمده است که نشستگان را به قیام و ساکتین را به سخن و مهم تر از همه، غائبین را به حضور دعوت کند.
شهید خونش ریخته شده است تا پیامی بدهد و حضورش را در همه عصرها و همه صحنه ها و تمامی عرصه هایی که جدال قیام و قعود است نشان دهد تا ما نیز حاضر شویم و اثر بگذاریم و راه و رسم شیعه بودن یعنی مسئولیت پذیری و احساس جمعی تحول را زنده نگاه داریم تا وضع موجود عقب مانده شهری که در استان، نماد تاریخ و تجارت و تمدن و حیات بالنده ی انسان ساز بود را تغییر دهیم.
شهید گمنام آمد، حال دلمان را خوب کرد و پیامش حضور بود. حضوری که معنویت منبعث از استشمام رایحه ی معطر پیکر یک جوانمرد، توان جمعی مومنان و دغدغه مندان را برای بازسازی هویت پرشکوه، و ساختن عالمانه ومهم تر از همه، بازیابی انسانِ دهدشتی که پوینده و پرسشگر و سازنده است را مضاعف کند.
معنویتی که در معنویت بماند، تشییعی که پیام شهید را تشییع کند، و حضورش در مسیر زنده کردن دل دهدشتی ها و متحرک کردن فکر و قدمشان خنثی باشد، معنویت منهای قیام است و نسبتی با شیعه ندارد.
شهید گمنام وارد دهدشت شد تا پیام ازادگی و ظلم ستیزی و مسئولیت شناسی و درک حضور تاریخی را به دهدشتی ها بدهد و نسبت به به گل نشستن کشتی پارک مرکزی شهر، خشکیدن درخت های بلوارها و بی قوارگی معماری و زیباسازی شهر، مردمان خسته را حساس کند.
شهید زنده، امده است تا شهر مرده را حیات بخشد و شهر مرده با ادمیان زنده، جآن می گیردو ادمیان،با فرهنگ تغذیه می شوند و فرهنگ، کارویژه اش ارتقای نقش پذیری مردم است و تزریق خون سالم به رگ های اقتصاد و توسعه و اجتماع.
سعید آتشبار
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت برای خبرگزاری ساورز محفوظ است. انتشار اخبار با ذکر منبع بلامانع است.
طراحی سایت : شرکت طراحی سایت مشهد ، توس وبسایت