۞ امام علی (ع) :
هر که خیر جوید سرگردان نشود، و کسی که مشورت نماید پشیمان نگردد.

موقعیت شما : صفحه اصلی » سرمقاله
  • شناسه : 706
  • 17 آگوست 2021 - 22:12
  • 960 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : سید قائم موسوی
به استثنایِ پنجشیر، تمام افغانستان زیر نگین طالبان است.

به استثنایِ پنجشیر، تمام افغانستان زیر نگین طالبان است.

چین ،افغانستان را «گورستان امپریالیسم» خواندند. چین نیز از رابطه ی با طالبان استقبال کرد.

گره خوردگیِ طالبان به آمریکا به قلم سید قائم موسوی کارشناس مسائل سیاسی
🔹در پروژه ای سریع تر از آنچه هیتلر کشورهای اروپایی را مسخر خودش کرده بود، طالبان در بُهتِ جهانیان، با کمترین خشونت و مقاومت ممکن، افغانستان را به تسخیر خودش درآورد. ظاهراً به استثنایِ پنجشیر، تمام افغانستان زیر نگین طالبان است.
🔸افغانستانِ طالبی آنقدر تند و به سادگی خلق شد که همگان در حیرت این کودتایِ محیرالعقول هستند. آمریکا در این سناریو بیش از همه شماتت می شود. قریب به دو دهه زمان و انرژی برای ملت سازی در کشوری جهان سوم، در چشم به هم زدنی از دست رفت. مخالفان آمریکا آن را پایان هژمونیک یکجانبه ی آمریکا تلقی می کنند، کما اینکه شینهوا[خبرگزاری رسمی چین] سقوط کابل را ناقوس مرگِ هژمونی آمریکا و دیگر روزنامه های چینی در ادبیاتی جنگ سردی، افغانستان را «گورستان امپریالیسم» خواندند. چین نیز از رابطه ی با طالبان استقبال کرد.
🔹بعلاوه ناکارایی پروسۀ دموکراسی سازی هژمونیک را برملا کرده است. مشابه آنچه در عراق و قبل تر در ویتنام تجربه شده بود. ابرهای تیره ی ابهام که کنار بروند، بزن و ببندهای پشت پرده آشکار خواهد شد. اینکه چه کسانی توافق کردند، چه کسانی اهمال کردند، چه کسانی دست به یکی کردند و چه کسانی اغفال شدند و چه کسانی متضرر خواهند شد.
🔸بایدن، خروج از افغانستان را برنامه ای قبلی و خود را صرفاً مجری و ادامه دهندۀ آن معرفی کرد و مسئولیت استیلای طالبان را متوجه مسئولین و نیروهای افغانستانی دانست. او متذکر شد که افغان ها غرق در فساد و ناکارآمدی شدند و اراده ای برای مقابله با طالبان نداشته اند، و نیروهای آمریکایی نمی توانستند جای افغانها بجنگند.
در این بین مولوی عبدالحمید در ایران از قدرت یابی طالبان خرسند شده و به آنها و ملت افغانستان تبریک گفت. بی گمان عللی او را اقناع به اظهارِ این تهنیت مجاب کرده بود. زمان و عملکرد طالبان، مرتبۀ این موضع را نشان خواهد داد. حماس نیز فردای سیطرۀ طالبان، در تماسی با عبدالغنی برادر، قدرت یابی آنها و اخراج آمریکا را از افغانستان تبریک گفت.
🔹برخلاف مولوی عبدالحمید حاکمیت ایران صرفاً به مواضع سربسته ای بسنده کرد. اما بی تردید این تحول، پیامدهای مثبت/منفی خودش را برای ایران دارد. هر چند نوع برخورد طالبان با نیروها و مکانهای دیپلماتیک ایران در ایالت های افغانستان، نشان از نوعی توافقات ضمنی است.
🔸ایران که از سران افغانستان پیرامون حق آبۀ رودخانه های مرزی دلخوش نبود و درشت گویی های آنها در مورد موازنۀ آب و نفت را فراموش نکرده بود و همچنین زیر تیغ انتقاداتی تیز با سران طالبان در تهران مذاکراتی کرده بود، تاکنون صرفاً به رصد تحولات کفایت کرده است و تحرک عاجلی نداشته است.
🔹این مسئله با توجه به صبغۀ هویتیِ طالبان و نوع رابطه شان با آمریکا برای ایران نیز محل مناقشه خواهد بود. اول اینکه طالبان گذشته از مجادله پیرامون شخصیت کنونی شان [اینکه همان طالبان سابق هستند یا تغییر ماهیت و رفتار داده اند] از لحاظ مذهبی، گرایش سنی دارند و آنهم از نوعی که در چالش و تمایز با قرائت شیعی می باشند. قبضۀ قدرت و تشکیل دولتی سنی، مستحضر به حمایت ایدئولوژیک-اقتصادی عربستان و پشتیبانی لجستیکی-سخت افزاری پاکستان، به چه میزانی برای منافع و امنیت ملی می تواند تهدیدزا باشد، مستلزم گذر زمان و کیفیت سیاست ورزی عملی طالبان خواهد بود. نوع مواجهۀ طالبان با شیعیان در افغانستان می تواند بار روانی تعامل ایران با افغانستانِ طالبی را کم و زیاد کند. هر چند ایران، آن حساسیتی که در سایر جاها دارد، اینجا ابراز نمی کند.
🔸در عین حال صعود طالبان به هرم قدرت و به تبع آن خروج آمریکا از افغانستان، در ظاهر یکی از مطالبات منطقه ای ایران مبنی بر خروج نیروهای فراملیتی از منطقه را عملیاتی کرده است. این امر نیز همزمان دارای فایده و ضررهای توامان می باشد. نفسِ حضورش خطرناک بود و نبودش نیز ایران را از حرکت های ایذائی اِشکال –امتیاز و اهرم های شناورِ مذاکراتی محروم می کند.
🔹در هر صورت تصمیم به خروج آمریکا از افغانستان بعد از قریب به دو دهه اشغالگری، تاثیرات و پیامدهای متنوع خودش را دارد. بدون تردید این خروج ارتباط وثیقی با منافع ملی از یکسو و بازنگری در نقش جهانی آمریکا از سوی دیگر دارد. آمریکا شاید در کم و کیف خروج، دچار محاسبات غلط شده باشد اما در نفسِ خروج برای کاستن از هزینه های بی فایده ملت سازی برای کشوری جهان سومی و تحمیل دموکراسی، و ورزیدگی در جبهه های دیگری که مهمترینش فرو نشاندن زبانه های اژدهای زرد است، تصمیمِ مناسبی اتخاذ کرد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

4 + هجده =